کتاب هابیت | اثر جی.آر.آر.تالکین | انتشارات فانوس دانش | فروشکده
کتاب هابیت اثر جان رونالد روئل تالکین، آغازی است کاملا ضروری برای داستان عظیم جنگ حلقهها که جان رونالد روئل تالکین آن را در حماسه فانتزی سه جلدیاش، یعنی فرمانروای حلقهها کامل میکند.
اولین کتاب روئل تالکین کتابی بود با عنوان هابیت یا آنجا و بازگشت دوباره (The Hobbit Or There And Back Again)، که با درون مایه نسبتا طنز و نثر روانتر نسبت به سایر کتب در سال 1936 منتشر شد.
در این کتاب برای اولین بار نژاد هابیت معرفی شد و از الفها به عنوان موجوداتی زیبا و باهوش (قبلا الفها را در افسانهها به عنوان یکدسته جن میشناختند)، از دورفها، ترولها، گابلینها و … که از نژادهای اسکاندیناوی و بریتانیایی هستند به زیبایی استفاده شده است.
در ۳ ژانویه سال ۱۸۹۲ در بلومفونتین آفریقای جنوبی، جان رونالد روئل تالکین (John Ronald Reuel Tolkien) به دنیا آمد.
ما این نویسنده بزرگ را به خاطر رمانهای مشهور هابیتها و ارباب حلقههای او و نیز در سالهای اخیر به خاطر اقتباسهای موفق سینمایی از آثارش میشناسیم.
اما هابیت یعنی چه؟ هابیتها مردم کوچکی هستند، کوچکتر از دورفها، عاشق صلح و آرامش و زمینهای زراعی خوباند. از ماشین بدشان میآید، اما ابزار را ماهرانه به کار میبرند. چالاکاند، اما دوست ندارند عجله کنند. چشم و گوششان تیز است. خیلی زود چاق میشوند. لباسهایی به رنگ روشن میپوشند، اما خیلی کم کفش پا میکنند.
خندیدن و خوردن (شش وعده در روز) و نوشیدن را دوست دارند. از مهمانی خوششان میآید و همینطور از دادن و گرفتن هدیه. در سرزمینی زندگی میکنند که به آن شایر میگویند، جایی بین رودخانه برندی واین و بلندهای فار.
هابیت، داستان این موجودات دلچسب است، داستانی به خودی خود کامل، اما پر از نشانههایی که خبر از اتفاقهای شوم آینده میدهد.
این کتاب روایت ماجراهای بیلبو بگینز، همان هابیت سفرکرده و سرگردان است که حلقه یگانه قدرت را پیدا کرد (و بعضیها میگویند دزدید) و با خودش به شایر آورد.
در بخشی از هابیت یا آنجا و بازگشت دوباره میخوانیم:
صداى سوتها بلند شد، جلنگ جلنگ زره، زنگ شمشیر، صداى فحش و بد و بیراه گابلینها که این طرف و آن طرف مىدویدند و روى هم مىافتادند و از کوره در مىرفتند. قشقرق و الم شنگه و بلوایى راه افتاده بود که نگو و نپرس.
بیلبو خیلى وحشت کرده بود، اما عقل داشت بفهمد که چه اتفاقى افتاده و یواش خزید پشت یک بشکه پر از نوشابه، که براى قراولهاى گابلین گذاشته بودند آنجا، و خودش را از راه کشید کنار، که مبادا به او تنه بزنند و زیر دست و پا له بشود، یا دست یکى بخورد به او و بگیرندش.
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.